عاشقان خدا(سرعین)
عاشقان خدا(سرعین)
سلام من نمیتونم به کسی نظر بدم میرم مینویسم اینو میگه امکان درج متن تبلیغاتی وجود ندارد کسی میدونه چرا ؟ کمکم کنید پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 4:46 :: نويسنده : هادی گاهي وقت ها نمي دانم اصلاً چرا زاده شدم.
اگر من نبودم، در اين دنيا چه چيزي كم بود؟
آيا اصلاً هيچ تغييري احساس مي شد؟
يعني اگر بعد از اين يك روز نباشم، كسي هواي مرا مي كند؟
يا اشكي برايم سرازير مي شود؟
يا حتي دلي به يادم مي افتد؟
نمي دانم...
اگر من نبودم
شايد خدا يك بنده عاصي كمتر داشت
شايد كشورم يك آدم اضافي كمتر داشت
شايد هر ثانيه اي يك نفس كمتر از هواي زمين كم مي شد
شايد به اندازه حجمم، روي زمين جا بيشتر بود.
شايد به اندازه وزنم بار زمين سبك تر بود.
شايد...
شايد جاي برادرم در اتاق راحت تر بود
و حتي جاي مردم در اتوبوس
يك نفر در كوچه هاي شهر
در كلاس
كمتر بود
شايد...
شايد اصلاً همين كه نباشم بهتر بود
اما بعد بيشتر كه فكر مي كنم
بيشتر كه احساس مي كنم
مي بينم اگر من نبودم
بعضي روزها
" دلم براي خودم تنگ مي شد "
براي خودم گريه مي كرد
دلم براي خودم مي گرفت
اگر من نبودم
بعد دلم چه مي كرد؟!!!
؟؟؟ شبئ در حال مستئ ، تکیه بر جائ خدا کردم پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 5:58 :: نويسنده : هادی
چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 5:42 :: نويسنده : هادی سلام چند وقتی نبودم به هیشکی سر نزدم فقط میتونم بگم شرمنده دوره ایه که برا همه پیش میاد با نبودم چند نفری نگران بودند مرسی از شما تشکر از کسایی که بهم سر زدند جبران خواهیم کرد
نکته: مثل سابق ریخت وپاش نخواهم داشت و به کسایی سر میزنم که سری به ما بزنن در نبودم بودند کسایی که خیلی بهم سر زدند
چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, :: 2:38 :: نويسنده : هادی
اللهم صلی علی محمدو آل محمدعجل فرجهم :در کلمه فرجهم (هم) آخر کلمه به معنای (آنها) میباشدو فرج آنها نمی شود مگر به اذن خدا به وسیله اما زمان(عج). یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, :: 22:34 :: نويسنده : هادی
جمعه 12 خرداد 1398برچسب:, :: 3:38 :: نويسنده : هادی خدایا عزیرانی دارم که رسمشان معرفت.کردارشان جلای روح و یادشان صفای دل من است. پس انگاه که دست نیاز به سوی تو می آورند.پر کن از آنچه که در مرام خدایی توست. این وبلاگ خستم کرد وبلاگم را تغییر دادم خوشحال میشم اونجا ببینمتون با این آدرس: http://shahresarein.blogfa.com/
جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 3:35 :: نويسنده : هادی البته اینو از وبلاگ یکی از دوستان با اجازه خودش برداشتم
درمکه که رفتم خيال ميکردم ديگر تمام گناهانم پاک شده است
غافل از اينکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهايم به نظرم خطا
انگاشته و نوشته شده بود.درمکه ديدم خدا چند ساليست که از شهرمکه
رفته و انسانها به دور خويش ميگردند.در مکه ديدم هيچ انساني به
فکر فقير دوره گرد نيست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان
خويش را بزدايد غافل از اينکه ان دوره گرد خود خدا بود
درمکه ديدم خدا نيست و چقدر بايد دوباره راه طولاني را طي کنم
تا به خانه خويش برگردم و درهمان نماز ساده خويش تصور خدا
را در کمک به مردم جستجوکنم
آري شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ايست که خدايي در آن نيست شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 3:36 :: نويسنده : هادی سلام سری دوم عکس ها از مکه به هر حال سفری بود که تمام شد و تنها خاطراتش می ماند خدا قسمت کسایی که ارزوی دیدن انجا را دارند کند.
ادامه مطلب ... سلام چند تا از عکسای سفرم را میذارم نمیدونم کار درستی یا نه سری اول مدینه فردا هم عکسای مکه را میذارم عکس های مکه هنری ترن
ادامه مطلب ... دو شنبه 25 ارديبهشت 1386برچسب:, :: 21:57 :: نويسنده : هادی سلام سفر تمام شد سفری که خدا قابلم دانست و به خانه خود دعوتم کرد سفری بود پر از خاطرات خوش و به یادماندنی امیدوارم خدا قبول کنه برا خیلی ها دعا کردم خدایا ,مهربانا ,معبودا ,کریما ! یاورم باش تا باورم را از دست ندهم نصیرم باش تا اسیر دنیا نشوم روزی کن تا دوباره به زیارت خانه ات بیایم. دو شنبه 25 ارديبهشت 1386برچسب:, :: 21:20 :: نويسنده : هادی خداوندا!تو راسپاس که قابلم دانستی و به زیارت خانه ات دعوتم کردی خداوندا!تو را شکر که توفیق دادی در حریم حرمت محرم شوم , لبیک بگویم بر گرد خانه ات طواف کنم روز ها وشب های با صفای حرم ومسجدالحرام,هرگز از یادم نخواهد رفت و لحظات حضور در کنار بیت الله و چرخیدن به دور مقدس ترین بقعه عالم و طواف بر گرد قبله توحید و کانون جاذبه های الهی ارزنده ترین خاطرات من از این سفر است. خداوندا! توفیق بده که گرد وغبار نیسان و غفلت بر این خاطرات نورانی نیفشانم. یاری ام کن تا عهد بندگی را از یاد نبرم. آمین سلام چیزی نیست تولدمه چیزی برا گفتن ندارم شما بگین البته پنجم اردیبهشت دو شنبه 28 فروردين 1386برچسب:, :: 4:47 :: نويسنده : هادی
مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا
سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا جان بلا دیده منم، گریه ی خندیده منم یار پسندیده منم، یار پسندید مرا کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا آینه خورشید شود پیش رخ روشن او تا به نظر خواه و ببین ک آینه تابید مرا گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند رشک سلیمان نگر و هیبت جمشید مرا چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا پرتو بی کیف منم جان رها کرده تنم تا نشوم سایه ی خود باز نبینید مرا
یک شنبه 20 فروردين 1386برچسب:, :: 6:39 :: نويسنده : هادی از امروز میخوام هر روز آپدیت نود 32 را بذارم 91/1/27
Username:TRIAL-64586583
Username:TRIAL-64485256 Username:TRIAL-64485311 Username:TRIAL-64485327 Username:TRIAL-64485336 Username:TRIAL-64485336 Username:TRIAL-64318153 Username:TRIAL-64318153 Username:TRIAL-64318153 Username:TRIAL-64586507 Username:TRIAL-64586542 Username:TRIAL-64586541 Username:TRIAL-64586535
شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, :: 5:51 :: نويسنده : هادی بیایید یادمان باشد که ما انسانیم و به یاد زنده ایم. تا بجویم و بشناسم استفاده کنم که به کسی جز تو دل نبندم که همه فانی اند و تو تنها کسی تا از هیچ ﮐس غمی به دل نگیریم و با همه با تمام وجود محبت کنیم آغوش مهربانت را همیشه به رویم بازگذار تا هر گاه دلم گرفت جایی و پناهی شنبه 19 اسفند 1390برچسب:, :: 1:37 :: نويسنده : هادی
جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 5:26 :: نويسنده : هادی
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 4:40 :: نويسنده : هادی تقدیم به مادرم
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 4:33 :: نويسنده : هادی حتما بخونید لازمه برا هممون
دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 5:12 :: نويسنده : هادی خدایا به خاطر این که هرگز تنهایم نمی گذاری از تو سپاسگزارم. دو شنبه 7 فروردين 1386برچسب:, :: 5:9 :: نويسنده : هادی اینجا هر چی دلت می خواد واسه خدای مهربون بنویس جمعه 4 فروردين 1391برچسب:, :: 5:4 :: نويسنده : هادی
دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, :: 20:57 :: نويسنده : هادی
امسال همراه با یا مقلب این را هم زمزمه کنیم گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین روز نو آمد و شد شادی زندر کمین _______________________________________________________________ امیدوارم سالی پر از مهر و محبت داشته باشین
عید آمد وما حواسمان تازه نشد از اصل نشد اساسمان تازه نشد شد تازه زمین وآسمان اما ما افسوس به جز لباسمان تازه نشد هر چند هوای آسمانم برفی است بی حوصله گی هام نه از کم ظرفی است
با خیل فرشتگان سخن میگویم در خانه من سکوت هم پر حرفی است ________________________________________ مردیم و نشد زندگانی بکنیم در سایه نوروز جوانی بکنیم
این قالی چرک مرده این پرده پیر افسوس نشد خانه تکانی بکنیم یک شنبه 28 اسفند 1386برچسب:, :: 5:22 :: نويسنده : هادی
ای بنده بیا ساکن میخانه ما باش ما شمع تو گردیم و تو پروانه ما باش
تا چند خوری باده زپیمانه اغیار پیمان بشکن طالب پیمانه ما باش
بیگانه شو از دیده که نادیده ببینی بیزار تو از دیدن بیگانه ما باش
باز از در رحمت ما رحم به خود کن در دام نیفتاده بیا دانه ما باش
انتظار رو به پایان است فقط 10 -12 روز مونده انتظار رفتن به خانه خدا خدای را سپاس می گویم که فرصت وعشق پرستش خود را به ما بخشید و مناسک عمره را به منظور پالایش روح و روان ادمی به ما عطا کرد بنده و همسفر زندگی من مهمان خداییم میهمانی که 10 اردیبهشت است خدایا سپاس که مارا دعوت میهمانیت کردی.
تا بعد سفر اپی ندارم امیدوارم شما هم با حرف هایتان ما را تنها نذارید من هم از طرف شما حرف هایتان را در خانه خدا زمزمه خواهم کرد
سپاس از امدنتان یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, :: 5:19 :: نويسنده : هادی
جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, :: 5:1 :: نويسنده : هادی يک روز کارمند پستي که به نامه هايي که آدرس نامعلوم دارند رسيدگي مي کرد، متوجه نا مه اي شد که روي پاکت آن با خطي لرزان نوشته شده بود نامه اي به خدا . با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند. در نامه اين طور نوشته شده بود خداي عزيزم بيوه زني 83 ساله هستم که زندگي ام با حقوق نا چيز باز نشستگي مي گذرد. ديروز يک نفر کيف مرا که صد دلار در آن بود دزديد. اين تمام پولي بود که تا پايان ماه بايد خرج مي کردم. يکشنبه هفته ديگر عيد است و من دو نفر از دوستانم را براي شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چيزي نمي توانم بخرم . ? هيچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگيرم. تو اي خداي مهربان تنها اميد من هستي به من کمک کن. کارمند اداره پست خيلي تحت تاثير قرار گرفت و نامه را به ساير همکارانش نشان داد. نتيجه اين شد که همه آنها جيب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاري روي ميز گذاشتند. در پايان 96 دلار جمع شد و براي پيرزن فرستادند. همه کارمندان اداره پست از اينکه توانسته بودند کار خوبي انجام دهند خوشحال بودند. آه خدايا، دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب:, :: 4:23 :: نويسنده : هادی از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران
ما گذاشتیم و گذشت آن چه تو باما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران
رفته چو مه به بمحاقم که نشانم ندهند هر چه آفاق بجویند کران تا بکران
میروم تا که به صاحب نظری باز رسم محرم ما نبود دیده کوته نظران
دل چو آیینه اهل صفا شکنند که زخود بی خبرند این ز خدا بی خبران
دل من دار که در زلف شکن در شکنند یادگاریست زهر حلقه شوریده سران
گل این باغ به جز حسرت و داغم نفرود لاله رویا,تو ببخشای به خونین جگران
ره بیداد گران بخت من اموخت تو را ورنه دانم تو کجاوره بیداد گران
سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن کاین بود عاقبت کار جهان گذران
شهریارا غم آوارگی و در بدری شور هادر دلم انگیخته چو نو سفران پنج شنبه 18 اسفند 1385برچسب:, :: 4:48 :: نويسنده : هادی این مطلبو یه جایی خوندم شما هم بخونید نظر بدین چرا دوستداران خدا کم هستند؟؟؟ چون خدا که هر کی نیست هی واسش دوست داشته باشه مگه دوست خدا شدن الکیه کمن اونایی که تو این گروه نظر میدن نمی دونم چرا ؟ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:, :: 4:40 :: نويسنده : هادی
شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : هادی
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:ادامه مطلب, :: 4:1 :: نويسنده : هادی برای اینکه بدانید درباره تفاوت های میان تجربه عشق از سوی زنان و مردان چه اطلاعاتی دارید پرسش نامه زیر را تکمیل کنید.(با دو گزینه درست و غلط پاسخ دهید.) برو به ادامه مطلب ادامه مطلب ... بازشب رسیده.لحظه ای رسیده که در آن هر گلی بر فراز شاخه ای خود چون سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:تفسیر اعداد, :: 23:59 :: نويسنده : هادی روان شناسان شخصيتي براين عقيدهاند که شماره تولد، شما را از آن چيزي که ميخواهيد باشيد دور نميکند، بلکه مانند رنگي است که نوع آن و زيبايياش براي افراد مختلف متفاوت است. به مثال زير توجه کنيد:
ادامه مطلب ... ای همه همسایگان!زمزمه خوانی کنید می رسد اسفند ماه خانه تکانی کنید
ماه بلوغ زمین ماه بلاغت رسید مزرعه داران عشق!دانه فشانی کنید
قایق ذوق شما منتظر آب بود دریا باریده است قایق رانی کنید
هستی آیینه شد میشود آیا مگر روبروی آینه عیش نهانی کنید؟
هستی عریان همین یک-دو نفس پیش ماست جلوه تلف می شود چشم چرانی کنید
نکته اصلی چه بود؟این که خدامتن ماست حاشیه تذهیب چیست؟نکته پرانی کنید
وادی پیموده را ار سر گرفت باغ جوان می شود رو به جوانی کنید
باز هم آسمان یک سر وگردن سر است قامت روح مرا هر چه کمانی کنید
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید دلم گرفته، ای خدا این روزا هیچکی غیر تو ، درد من ونمی دونه . دلم گرفته، ای خدا حتی صدامم این روزا به ساز من نمی خونه. دلم گرفته ازهمه از این روزای سوت و کور . از این ترانه مردگی، از این شبهای بی عبور. تمام لحظه های دلم زیر هجوم حادثه منتظر یه راهیه تا دوباره به توبرسه . دلم گرفته، ای خدا گریه امونم نمی ده ،چرا دیگه حتی دلم تو رونشونم نمی ده . گناه بی باوری مو ، خودم به گردن می گیرم. اگر نگیری دستامو ، تو دستای غم می میرم . دلم گرفته ، ای خدا واسه رسیدن به تو ،یه فرصت تازه می خوام . دوباره دستامو بگیر ، مثل روزای بی کسی. دلم گرفته ،ای خدا حتی بهشتو نمی خوام آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|